کلیدهای دل و جان افروز

راه هایی برای آرامش دل همسران و بیداری و نشاط جان انسان ها

راه هایی برای آرامش دل همسران و بیداری و نشاط جان انسان ها

کلیدهای دل و جان افروز

روانشناس معنوی | کلیدهای سه گانه سیف جمالی |
دل‌افروز برای زوج‌ها | جان‌افروز برای خودت |
🔥 نور دلت رو روشن کن!

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً (روم 21)
و از نشانه‌های او این است که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید تا به آن‌ها آرامش یابید و میان شما مودت و رحمت قرار داد

۱۰ مطلب با موضوع «مشاوره / پرسش و پاسخ :: مشاوره پیش از ازدواج» ثبت شده است

پرسش: با عرض سلام و خسته نباشید. من از یه آقایی خوشم اومده ولی متاسفانه رنگدانه پوستش کمی از بین رفته مخصوصا در قسمت دست و گردن. بهش جواب منفی دادم ولی خیلی بهش فکر میکنم. بخاطر همین به کسی دیگه هم نمیتونم فکر کنم همه خواستگارامو رد میکنم. چیکار کنم؟

پاسخ: با سلام، احتمالا به داشتن عذاب وجدان در رد کردن ایشون بر اثر بیماری اشاره میکنید و تا حدی هم دلسوزی برای ایشان.

1. این حس دلسوزی شما احتمالا از «طرحواره ایثارگری» شما نشأت میگیره. کسانی که دارای این طرحواره هستند به نیازهای خود کم توجهی می‌کنند و با زیر پا گذاشتن نیازها و احساسات خودشون، در صدد تأمین خواسته دیگران برمیان و تلاش می‌کنند که خواسته و رضایت دیگران به دست بیاد. در غیر این صورت، خودشون رو گناهکار میدونن.

برای رهایی از این وضعیت ضمن توصیه به مراجعه به روانشناس، به نیازها و احساسات خود اهمیت بدید. نیازهاتون و احساسات خودتون رو رصد کنید و بر روی کارتی بنویسید و همیشه همراه داشته باشید و مرتبا با خود یادآوری کنید. تمرین های شناختی و رفتاری تقویت اعتماد به نفس رو زیاد انجام بدید تا به خودباوری مطلوب برسید. و با خودشناسی، عزت نفستون رو قوی کنید. خودتون رو دوست بدارید.

2. برای رهایی از عذاب وجدان، تصمیمی که در این ماجرا گرفتید رو دقیقا با جمله ای واضح و روشن بنویسید. مزایا و معایب اون رو بدون سرزنش کردن و دلسوزی بنویسید و به خود یادآوری کنید که در قبال تصمیمی که گرفتید گناهکار نیستید و فقط چیزی که از درون به گوشتان میرسه یک ندای نوع دوستانه است و واقعیت نداره. واقعیت چیزی هست که عاقلانه و منطقی به دست آوردید و تصمیم گرفتید.

3. نشخوار فکری رو رها کنید. نذارید افکار تکراری در ذهنتون بچرخه. جلوی افکار تکراری و یکنواختی که آزارتان میده رو بگیرید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۰۳ ، ۲۳:۴۹
مهدی سیف جمالی

پرسش: دختری هستم که نزدیک یکساله عقد کردم تو این مدت رابطه ای با نامزدم ندارم یعنی خیلی خجالتی و درونگراست و اصلا اهل رفت و آمد نیست شاید تا حالا ماهی یکبار همدیگرو میبینیم. خیلی کم میاد خونه ما و منم یکی دو بار بیشتر نبرده خونشون. دیگه دارم ازش زده میشم و میخوام ازش جدا بشم. میترسم بعد از ازدواج هم همینطوری بمونه و من منزوی تر بشم و این اصلا با روحیات من سازگار نیست. به نظرتون تصمیم درستی گرفتم؟

پاسخ: با سلام، از اونجایی که توصیف کاملی نداشتید میشه در مورد فرمایشاتتان به چند نکته مهم اشاره کرد و تفکیک بین حالات قابل توجه هست.

اول اینکه فردی که به اصطلاح خجالتی و کم رفت و آمد هست ممکنه در عرف مردم عادی باشه ولی انتظارات شما رو در پر جنب و جوش بودن برآورده کنه.

دوم اینکه ممکنه کم رفت و آمدی اونقدر قابل توجه باشه که خارج از عرف و معمول باشه در حدی که نشانه های اختلال اسکیزویید (واهمه از حضور در اجتماع) و یا اختلال اجتنابی (ترس از انتقاد مانع حضور در اجتماع میشه) وجود داره. در این حالت توصیه میشه که قبل از ازدواج، مراحل درمانی طی بشه.

سوم اینکه درونگرایی مانع از حضور زیاد در اجتماع میشه. این یک صفت شخصیتی است و با راهنمایی و دستورالعملهایی قابل کنترل و اصلاح است. اما اگه شما بسیار برونگرا هستین، درونگرایی نامزدتتان ممکنه در آینده قدر ی براتون ناراحت کننده باشه. اما با تعادل میشه به نفاط مثبتی رسید.

چهارم اینکه شاید نوع کم رفت و آمدی براساس سنت و باورهای قومیتی باشه. لذا مناسبه که با موارد مشابه اطرافیان و توضیح از خود ایشان، کنکاش کنید.

بنابر این قبل از هرگونه تصمیم، خوبه که هم وضعیت برونگرایی خودتون و میزان رفتارهای انزواطلبی نامزدتون یررسی و تعریف بشه. از تصمیم گیری عجولانه قبل از بررسی کامل، لطفا خودداری کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۳ ، ۲۳:۳۸
مهدی سیف جمالی

پرسش: سلام من واقعا نمیتونم به یه دختری که به دلم ننشسته نه بگم، میترسم تو رودربایستی گیر کنم، ویا گرفتار عذاب وجدان به خاطر ناراحت شدن یه نفر بشم. به خاطر همین ترجیح میدم تا خودم یکی را که دیدمو خوشم اومد بهش پیشنهاد بدم ولی اینجا هم یه مشکل هست اونم اینه که احتمال اینکه من یکیو ببینمو خوشم بیاد کمه، چون بنده بدلایلی بدنبال خانمی با ظاهری عالی و سطح تحصیلات بالا(پزشک) هستم. من الان یک سال قصد ازدواج دارم ولی فقط یک مورد به پستم خورد که اونم نشد. واقعا نمیدونم چی کار کنم؟

پاسخ: با سلام، پیشنهاد میکنم که قدری از پرسش خودت فاصله بگیری و تصور کن که خودت قراره که پاسخ بدی. به نظرت چه پاسخی میدادی؟

اجازه بده که کمی کمک کنم. به این جمله خودت توجه کن: «نمیتونم به یه دختری که به دلم ننشسته نه بگم». نداشتن مهارت جرأت ورزی و عدم توانایی در «نه گفتن»، یک مسئله اساسی است و برای کسی که آرزوهای بزرگ و اهداف بلندمرتبه رو در ذهن داره، مانعی جدی به حساب میاد. ممکنه بسیاری از فرصت ها رو از دست بده و افراد مناسبی رو طرد کنه.

یا به این جمله خودت خوب توجه کن: «بدنبال خانمی با ظاهری عالی و سطح تحصیلات بالا (پزشک) هستم». به نظرت چقدر احتمال وجود داره که چنین دختری جلو راهت قرار بگیره که تو رو از هر جهت بپسنده و بدون توقعاتی خاص، مانند توقعات و انتظارات خودت، جواب بله بهت بگه. فکر نمیکنی که دارای معیارهای سخت گیرانه و بلندپروازانه هستی؟ آیا نیاز نیست که در معیارها و شرایط خودت، قدری تجدید نظر کنی؟ مسلما با تسهیل و دور شدن از نگرش «بی نقص انگاری» راحت تر میتونی بین افراد مناسب، مورد دلخواه خودت رو انتخاب کنی. موفق باشی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۰۳ ، ۲۳:۲۷
مهدی سیف جمالی

پرسش: سلام وقت بخیر. من با یه آقا پسری چند ماهی هست که آشنا شدم ولی حضوری فعلا همدیگرو ندیدیم میخواستم برای دیدار حضوری و رفتارهایی که باید داشته باشم ازشما مشاوره بگیرم. ممنون

پاسخ: شاید بهتر باشه اینطور بگیم که صحبتهای ملاقات حضوری اول برای آشنایی چقدر مهم است؟ در جواب باید گفت که خیلی مهم است در عین حال اصلا مهم نیست. خیلی مهم است در صورتی که از استعدادهای خود برای شناخت طرف مقابل به خوبی استفاده کنید و اصلا مهم نیست چراکه غالب افراد در اینگونه ملاقات‌ها با نقاب و ماسک حاضر می‌شوند. مخصوصا اگه دارای نیاز به توجه و مطلوب انگاری باشند.

لذا رفتارهای کلی و تعاریفی که فرد از خود می‌کند رو در حافظه بسپارید اما فعلا مورد توجهتان نباشد. بلکه از استعداد ذاتی زنانه خود از طریق زبان بدن به حرکات و رفتارهای جزئی توجه کنید. زبان بدن قابل کنترل نیست و دروغ نمی‌گوید.

از سوی دیگه، خانمها در درک احساسات استاد هستند و این از مواهب الهی است که به خانمها ارزانی شده. از این نعمت الهی حداکثر استفاده رو ببرید. ببینید که رفتارها و حرفهاشون در شما چه احساسی رو بوجود میاره. روی این احساسها تمرکز کنید. جایی بنویسد حتی بعد از ملاقات، و چندین باره بررسی کنید. به مطالب و صحبت‌های جلسات آشنایی به صورت خطی نباید نگاه کرد. یعنی به دنبال این نباشید که مطالب رو یکی یکی تیک بزنید و بروید سراغ مطلب و موضوع بعدی. بلکه هدف از صحبت فی‌مابین اینه که اولا از نظر شخصیتی طرف مقابل رو بشناسید و ثانیا تشابهات و تفاوتهای خودتون رو با طرف مقابل در زمینه های مختلف فکری، اعتقادی و... دریابید.

برای رسیدن به دو هدف فوق، ممکنه از جلسه اول شروع کنید و ممکنه به هر دلیلی در جلسات بعد. ممکنه شما قدرت تشخیص بالایی داشته باشید و از داستانی که از ایام سربازی براتون تعریف میکنه، به زوایای شخصیتی آقا پسر دست یابید. لذا تلاش کنید به شناخت برسید. دسته بندی سوالات در واقع به شما برای شناخت تشابهات کمک میکنه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۰۳ ، ۱۱:۴۸
مهدی سیف جمالی

پرسش: سلام وقت بخیر بنده در سن ۲۴سالگی ازدواج کردم و متاسفانه بعد از شش سال زندگی بدون فرزند از همسرم جدا شدم علت جدایی هم بچه ننه بودن همسرم بود که در نهایت به طلاق عاطفی کشیده شد الان حدود شش سال از جداییمون میگذره و من در این مدت شخصیتی بی تفاوت و بیخیال پیدا کردم، در مرحله اول از آشنایی با اقا فوری عیوبش را پیدا می کنم و باعث میشه که نسبت به اقایون خودم را بالاتر میبینم و این مسئله مانع تصمیم گیری بنده شده است البته از نظر عاطفی و جنسی سرد نیستم ولی عیب ڟاهری یا اخلاقی شخص نمیزاره وارد فاز جنسی بشم. اگر شرع ممانعت نمیکرد راهی غیر از ازدواج انتخاب می کردم واقعا نمیدونم چه کار کنم خواهشا راهنمایی ام کنید

پاسخ: با سلام، آنچه در آن 6 سال به شما گذشته میتونه کلید معمای حالات فعلی شما باشه. اینکه فرمودید بی خیال هستین، شاید منظورتون ناپایداری هیجانی و احساسی باشه. ناپایداری هیجانی و احساسی یکی از علائم اختلال مرزی هست. از علائم دیگر اختلال مرزی، تزلزل در روابط و احساس پوچی هست. اگه چنین چیزی محتمل باشه، توصیه میکنم با روانشناس ملاقات داشته باشید. اختلال مرزی در اکثر موارد با اختلال خلقی همراه میشه. مثل بدبینی، بی اعتمادی، افسردگی حتی انتقام.
در ضمن احساس بی خیالی میتونه یک واکنش دفاعی در مقابل احساسات ناخوشایند تلقی بشه. یعنی برای فرار از احساساتی که موجب ناراحتی ما میشن، خودمون رو به بی خیالی میزنیم. بی خیالی میشه یک سپر دفاعی برای نادیده گرفتن خشم، انزجار و...تشخیص وجود این واکنش دفاعی در حل مسئله بسیار کمک کننده است. البته همه اینها احتمالات بودند. برای اطمینان با روانشناس مشورت کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۰۳ ، ۰۰:۲۳
مهدی سیف جمالی

پرسش: خانومی هستم که به آقایی که ۵ سال از بنده کوچک ترند علاقمند شدم. ایشون استقلال مالی کامل دارن و خود بنده هم همین طور‌. البته بنده از نظر مالی خونه و ماشین دارم ولی اقا ندارند. من ۲۹ هستم ایشون ۲۴. گفتم پخته هستن چون سریع تصمیم نمیگیرن و در همه موارد فکر میکنن و هر جایی نمیرن زیاد اهل با دوستان گشتن نیستن با اینکه دوستان زیادی دارن به بزرگترها خیلی احترام میزارند و حساب کتابشون به جاست و در مشکلاتی که برای بنده به وجود میاد حمایت کامل می‌کنن هر اتفاقی بیافته پشت منو خالی نمیکنه. ولی خانواده ایشون فقط و فقط به خاطر سن راضی نمیشن. ایشون کارمند هستن و ۶ سال کامل سابقه بیمه دارند.

پاسخ: با سلام، مطلبی که عرض میکنم به معنای نامناسب بودن این آقا نیست و غرض اینه که ممکنه شناخت شما هنوز کامل نباشه و نیاز به بررسی بیشتری دارید. این جمله شما «سریع تصمیم نمیگیرن و در همه موارد فکر میکنن» نمیتونه صرفا نشانه پختگی باشه. چه بسا به شخصیت «وسواس فکری» نزدیک است. شخصیت وسواس فکری، همه جوانب رو بررسی میکنه، به این راحتی ها تصمیم نمیگیره، فرد منظمی هست، گاه اهمالکاری میکنه و گاه برای رسیدن به حقیقت به همه چیز شک میکنه. چنانچه این صفات برای شما جالب توجه بوده، قدری به نبود این خصایص در خودتون توجه کنید. شاید این صفات در شما ایجاد حمایت میکنه و شما از احساس پشتیبان داشتن، احساس خوشایندی دارید. از طرفی دیگه برای یک آقا پسر در سن 24 سالگی که هنوز رشد اجتماعی خود رو کامل نکرده (معمولا تا 30 سالگی جا داره) پختگی متعارف اجتماعی که سرد و گرم زندگی رو جشیده باشه، کمی غیر قابل قبول است.

نکته مهم دیگه موضوع تامین نیاز جنسی در طول دوران زندگی خواهد بود. فاصل سنی شما، الان از حیث فعالیت جنسی ممکنه به چشم نیاد، اما در آینده و پس از فرزندآوری ممکنه با نارضایتی از سوی آقا منجر بشه. به هر ترتیب توصیه جدی به مشاوره پیش از ازدواج و بررسی همه جانبه شرایط روحی و جسمی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۳۸
مهدی سیف جمالی

پرسش: من ۳۶ سال دارم و فوق لیسانس هستم. نزدیک دو سال هست تو شرکتی مشغول به کار شدم که مدیرم فرد تنوع طلبی هست و به وضوح به خانمها نزدیک میشه لمس میکنه و غیره. من چون چادری هستم فاصله فیزیکی ش رو تا حدی حفظ میکنه ولی ارتباط کلامی و نگاهیش همچنان معنا دار و مشکل دار هست. اما اصل مشکل اینه که علی رغم تربیت فکری و مذهبی من و اینکه به وضوح میبینم با وجود همسر و فرزند ایشون سربه هوا ست و برخوردش با سایر خانمها رنجم میده؛ بهش وابسته و حتی دل بسته شدم. در حدی که حاضرم سختی بکشم ولی گزندی بهشون نرسه. بنظرم در دوره هایی که تاثیرات هورمونی متغیره این احساسات کم و زیاد میشه. با این شرح و اگاهی من نتونستم به احساسم غلبه کنم. فضا رو هم چند بار سعی کردم ترک کنم ولی انقدر انعطاف به خرج میده و بهانه های من رو تامین مبکنه ک دلیلی برای ترک کار نمیمونه. نمیدونم چه کنم که عقلم به احساسم غلبه کنه. 

پاسخ: با سلام اجازه دهید موردی که فرمودید رو به صورت مسئله بررسی کنیم. به این ترتیب:

صورت مسئله چیزی شبیه این میشه:«چرا به مردی احساسی خوشایند پیدا کردم که با هیچ یک از معیارهای دینی و عقلی من مطابقت نداره؟»جواب مسئله رو دقیقا در «احساس خوشایند» میبایست جستجو کرد. یعنی اینکه اولا: وارسی کنید که چه احساسهای خوشایندی از سوی این آقا در درونتون ایجاد میشه. احساسهایی مانند احساس امنیت، احساس توجه، احساس پذیرش جویی، احساس اهمیت بخشی، احساس رقابت و...

یافتن منبع ایجاد اینگونه احساسها، کلید حل مسئله است. ممکنه که شما در ناخودآگاه و وجودتان به دنبال پشتیبان، حامی، ابراز علاقه، مورد توجه قرار گرفتن باشید. یا منبعی که شما رو دوست داشته باشه، به شما ابراز محبت کنه. یا اینکه دوست داشته باشید در یک بازی رقابتی محبت و عشق شرکت داده بشید و خواهان این باشید که برنده بازی شما باشید و بر رقبا غلبه بکنید. درونتون رو واکاوی کنید.در بسیاری مواقع «دلبستگی ناایمن» بوجود اومده در گذشته شما میتونه منشأ احساسات خوشایندی باشن که حتی ممکنه سعی در انکارشون باشید. اولا احساسات خودتون رو بیابید و اونها رو نامگذاری کنید. سپس بپذیرید که این احساسات متعلق به شماست و در کنار شماست. سرچشمه احساسات رو با مرور خاطرات و گذشته خودتون سعی کنید که کشف کنید. با کنار اومدن با سرچشمه، راحتتر میتونید عقل، مصلحت و آینده نگری رو وارد میدان کنید. و در نهلیت، به عقل اجازه بدید که قاضی باشد و حکم کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۰۳ ، ۲۱:۲۱
مهدی سیف جمالی

پرسش باسلام من پسری ۳۵ ساله هستم کارمند و هیچ مشکل مالی و اخلاقی ندارم. معتقد و اهل نماز و روزه هستم ولی از ۴ دختر خواستگاری کردم هر چهار تا جواب رد دادند! نمیدونم چیکار باید بکنم همه بهم میگن چرا ازدواج نمیکنی؟... میگم راستش از هرکی خواستگاری میکنم جواب رد میده!

پاسخ با سلام دوست عزیز. علاقمندم که به 3 نکته مهم توجه کنی:

1- شاید اینطور تصور بکنی که «من به خواستگاری هر کسی برم باید من رو بپسنده». شما حق این رو دارید که هر دختری را برای ازدواج نپسندی وبرای همسر آینده خود معیارهایی رو در نظر گرفته باشی. همین حق رو هم به طرف مقابل هم بده. هر فردی برای خود معیارهایی رو تعیین میکنه و ممکنه برای رسیدن به فرد موردنظر خود، افراد مختلفی رو ببینه ولی نپسنده. (البته سختگیری رو کنار بگذاریم).

2- این جمله شما: «از هر کی خواستگاری میکنم جواب رد میده» از خطایی شناختی خبر میده. خطایی به نام «تعمیم دهی». یعنی با 4 شکست در خواستگاری، به همه خواستگاری های آینده هم تعمیم میدی و تصور میکنی که در همه خواستگاریها، جواب رد خواهی شنید. این نوع تفکر به طور ناخودآگاه در ذهن شکل میگیره و انگیزه شما رو برای تلاش و خواستگاری های جدید از بین میبره. این خطا رو در تفکرت از بین ببر تا بتونی شرایط آینده برات تحمل پذیرتر باشه.

3- اینکه فرمودی که «هیچ مشکل مالی و اخلاقی ندارم» شاید منظورت این باشه که تصور میکنی دارای تمام معیارهای ازدواج هستی. توجه داشته باش که ممکنه برای طرف مقابلت این صفات، شرطی لازم تلقی بشه ولی ممکنه شرطی کافی نباشه. یعنی طرف مقابل خواهان معیارهای دیگه ای هم هست که علاقمنده اون معیارها در شما وجود داشته باشه.

در نهایت راه حل اینه که «واقع بینی» رو سرلوحه خودت قرار بدی و به برکت لطف الهی ان شاالله همسر ایده آل خودت رو بزودی پیدا کنی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۰۳ ، ۰۰:۵۲
مهدی سیف جمالی

پرسش چند شب پیش خانواده ای برای خواستگاری من اومده بودند. سر آقا پسر همش پایین بود و اصلا به من نگاه نمی کرد و اصلا حرف نمیزد و مادرش ازش تعریف میکرد. هر چی هم ازش سوال میشد بقیه جواب میدادن و هیچی هم نخورد. این کارش به خانواده من برخورد و فکر کردیم که نپسندیده و رفتن. امروز زنگ زدن که خوششون اومده. حالا از من جواب میخان. چی بگم؟

پاسخ سلام. اگر با نگاه مثبت به قضیه نگاه کنیم، این نوع رفتارها که در خواستگار دیدی در بین مردم به خجالتی بودن تعبیر میشه و ممکنه قابل قبول هم باشه. اما با نگاهی دقیق، این رفتارها ممکنه از وجود مسئله یا اختلالی خبر بده. مثلاً ممکنه آقا پسر بدون تمایل اومده باشه، یا با اجبار والدین اومده، یا دلش پیش دختری دیگه است ولی به کسی نگفته، یا دارای اختلال اجتنابی هست و از مردم گریزان، یا ممکنه واکنشی اعتراضی باشه به والدین که اونها رو پیش شما خراب کنه و...

به هر حال هر چی که باشه مهم برخورد شماست. نکته خیلی مهم اینه که شما باید از خواستگار خودتون شناخت کافی داشته باشید تا بتونید جواب بله یا خیر بدید. بدون شناخت از تشابهات، تفاوتها، عادات، افکار اجتماعی، میزان رشد عقلی و اجتماعی فرد مقابل، عجله در جواب دادن کار اشتباهی هست. لذا به نظرم شما باید بگید: «من تا زمانی که شناخت کافی و لازم از خواستگارم پیدا نکنم نمیتونم هیچ جوابی بدم». با این جواب اگر مایل باشند مجددا برای خواستگاری خواهند آمد تا زمینه شناخت و صحبت رو باز کنند. اگر هم مشکلی بین خودشون وجود داشته باشه و یا آقا پسر مایل نباشه، پیگیر نخواهند بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۰۳ ، ۱۹:۴۸
مهدی سیف جمالی

پرسشمن ی خانم 19 ساله هستم. با اقایی 5 ساله ارتباط داریم و از همون اول هم قصدمون جدی و ازدواج بود تا الان.. این اقا دیپلمشو گرفت سربازیشم یک ساله تموم شده کنار خدمت میوه فروشی هم میکرد. رابطه ما رو خانواده هامون هم فهمیدن و دوروبریا. به همین خاطر من دیگه میخواستم بااین اقا راجب آینده مون و شغل ایشون حرف بزنم که تصمیمشون و میخواستم شما دراین باره راهنماییم کنید. به طوریکه سوتفاهم نشه و ایشون فکری نکنن ک من برای ازدواج عجله دارم چون من فقط نگران اینده هستم و شغل ایشون.

پاسخسلام. برای ازدواج موفق، داشتن معیارهای مورد نظر از هر دو طرف به صورت حداکثری باید تأمین بشود و برای اطمینان، لازم است که هر دو طرف در این مورد با هم گفتگو کنند، بررسی کنید و تحقیق که آیا این آقا دارای معیارهای مورد نظرتان هست؟

نکته بعد اینکه صحبت و روشن شدن وضعیت درآمد، منزل، زمان عروسی و... از مسائلی هست که حتما باید در مورد آنها، خانواده ها با هم صحبت کنند و تصمیم مشترک بگیرند.

پیشنهاد جدی میکنم، خانواده خودت را در جریان کامل آشنایی، خصوصیات زندگی این آقا قرار بده و از ایشون هم بخواهی که به طور رسمی به خواستگاری بیاید و انجام برنامه آینده و تدارک مسائل آینده رو به عهده خانواده بگذارید. تعلل و پشت گوش اندازی ایشان ممکنه نقطه ضعف تلقی بشه و در تمام امور زندگی اهمال کاری داشته باشه. تاکید جدی میکنم که وظیفه شما اینه که شوهر آینده ات را خوب بشناسی و اینکه آیا برایت فرد مناسبی هست یا نه؟ دقت در این مسئله خیلی مهمه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۰۳ ، ۱۹:۳۲
مهدی سیف جمالی