کلیدهای دل و جان افروز

راه هایی برای آرامش دل همسران و بیداری و نشاط جان انسان ها

راه هایی برای آرامش دل همسران و بیداری و نشاط جان انسان ها

کلیدهای دل و جان افروز

روانشناس معنوی | کلیدهای سه گانه سیف جمالی |
دل‌افروز برای زوج‌ها | جان‌افروز برای خودت |
🔥 نور دلت رو روشن کن!

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً (روم 21)
و از نشانه‌های او این است که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید تا به آن‌ها آرامش یابید و میان شما مودت و رحمت قرار داد

۷ مطلب با موضوع «مشاوره / پرسش و پاسخ :: اختلالات شخصیت» ثبت شده است

پرسش: میشه در مورد طرحواره طردشدگی که در روانشناسی مطرح می باشد، یه کم توضیح بدید.

پاسخ: طرحواره ها، الگوهای ذهنی هستند که رفتار، افکار و احساسات انسان رو تحت کنترل خودشون درمیارن. به این معنا که هر فردی در موقعیت‌های مختلف و در قبال هر واقعه، به طریقی از خودش واکنش نشون میده که طرحواره ها براش حکم میکنن. به تعبیر دیگه فرمان انسان به دست طرحواره است.

مثلا اگه کسی در دوران کودکی، فردی رو که دوست داشته، از دست داده باشه، و یا اون فرد به کودک توجه نکرده باشه و به نوعی کودک مورد بی اهمیتی و کنار گذاشته شدن قرار بگیره، کودک پیش خودش فکر میکنه که کودک دوست داشتنی نبوده که کنار گذاشته شده. یا مثلا کودک مادر خودش براش محل امن و آرامش بوده رو بر اثر مرگ یا طلاق از دست بده، پیش خودش اینجور نقش سازی میکنه که «من به هر کسی علاقه داشته باشن من رو رها میکنه». و یا حتی میتونه واقعی هم باشه. مثلا والدینی که کودک رو رها کرده باشن و دوست نداشته باشن. اجازه نداده باشن که با بچه های دیگه وارد بازی بشه. این الگوی ذهنی میشه «طرحواره طردشدگی یا رهاشدگی».

این میشه یک الگوی ذهنی برای کودک که «به هیچ کسی دل نبند، آخر رها خواهی شد» و یا «کسی تو رو دوست نخواهد داشت و دست آخر طردت میکنه» که میشه «طرحواره طردشدگی» و امثال این نوع الگوها.

معمولا این الگوهای ذهنی در دوران کودکی و در برخی مواقع در دوران نوجوانی، در ذهن کودک جا میگیره و در بزرگسالی به طریقی فکر میکنه که طرحواره براش دیکته کرده. در رفتار و احساسات جریان داره.

تمام انسانها دارای طرحواره هستند اما برخی طرحواره ها در هر فردی میتونن طرحواره های «ناسازگار» باشن. یعنی طرحواره هایی که به خود انسان و به افراد دیگر آسیب میزنه. این نوع طرحواره ها باید درمان بشن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۰۳ ، ۱۷:۰۴
مهدی سیف جمالی

پرسش: سلام به نظرتون چیکار کنم که وقتی همسن و سال های خودمو که میبینم از نظر جایگاه و مسائل مالی خیلی از من بیشتر پیشرفت کردن میبینم هی غبطه نخورم و غمگین نشم و احساس کم بودن نکنم چون تا همین چند سال پیش من ازونا جلوتر بودم ولی اونا الان چندین برابر من پیشرفت کردن حالا یا از طریق شفل وکالت یا ساخت و ساز و یا ثبت شرکت؛ منم ریسک کردم ولی نمیدونم چرا موفق نشدم البته خب اشتباهاتی هم داشتم ولی اونا موفق شدن ؛سر همین قضیه چون فکرم درگیره و میبینم که اونا یه زندگی مرفه دارن منم ازدواج نمیکنم چون دلم نمیخواد یه زندگی بخور و نمیر داشته باشم و ببینم که بقیه از من جلوتر ن؛ باور کنید بین مثلا ۳۰ نفر همسن خودم تو فامیل ۲۷ نفر از من جلوتر ن و الانی که چهل سالمه واقعا حوصله ریسک جدید و تغییر شغل ندارم چون چند بار سر همین ریسک کردن شکست خورد م بعضی وقتا دوست دارم سریع این چند سال عمرم تموم شه و راحت شم؟

پاسخ: سلام

1 - غبطه به معنای این هست که موفقیت و پیشرفت دیگران موجب عبرت و تلنگر به خود برای رسیدن به موفقیت مشابه دیگران باشه. پس غبطه چیز خوبیه.

احتمالا شما از افسوس صحبت میکنید. «افسوس به حال خود» و پشت بند اون «سرزنش عملکرد خود». این دو نوع هیجان از جمله هیجانات مخرب محسوب میشه. هیجان مخرب، هیجانی هست که حال آدم رو خراب میکنه و انرژی رو میگیره و نمیذاره که افق دید انسان باز بشه و واقعیت های پیش رو رو ببینه. مثل اینکه بر سر شاخه درخت بنشینیم و شاخه رو قطع کنیم، مسلما سقوط خواهیم کرد.

امیر مومنان علیه السلام میفرمایند که افسوس گذشته، مانع آمادگی برای موفقیتهای آینده میشه.

2- شما خودتون رو با نفرات بالاتر اون 27 نفر مقایسه میکنید. آیا احتمال میدید که در بین اون 27 نفر، کسانی باشند که خودشون رو با نفرات بالاتری مقایسه کنند و افسوس بخورن؟ و یا افراد پایین تری هستند که خودشون رو با شما مقایسه کنند؟ این ماجرا تمامی نداره. هر فردی اگه بخواد خودش رو با نفرات بالاتر مقایسه کنه، همیشه نفر بالاتری وجود داره و این رسم زندگی نوع بشر هست.

3 - خیلی مهمه که ما به زندگی با چه عینکی نگاه کنیم و به چه نگاهی، موفقیت و پیشرفت رو تعریف کنیم. آیا صلاح نیست که کمی از خودمون دور بشیم و زندگی و پیشرفت رو از پنجره های متفاوتی نگاه کنیم؟ اگه موافقید، امتحان کنید.ضرر نداره.

موفق باشید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۰۳ ، ۱۷:۳۸
مهدی سیف جمالی

پرسش: سلام وقت بخیر وقتی برای اولین بار متوجه میشیم همسر عرق خورده چجوری باید برخورد کرد و گفت که باخبرم از این کارش.

یه مدته که باهم رابطه خوبی نداریم خیلی ازم فاصله گرفته من هرچی سعی میکنم نزدیک بشم اون دور میشه میگه ی مدت منو به حال خودم بذار. لطفا کمکم کنید که چه جوری برخورد کنم؟

پاسخ: سلام، به نظرم به مشروب خواری شوهرتون به عنوان یک معلول نگاه کنید. در بسیاری از مواقع، استفاده از مواد مخدر، مشروب خواری، قمار و یا حتی روابط فرازناشویی، معلول هستند. از خودتون سوال کنید که چی شد که بعد از چندین سال، شوهرتون به مشروب پناه اورده؟ و در بین گزینه های احتمالی، به دنبال نزدیکترین گزینه باشید. عواملی مثل: بدهی، نگرانی از درآمد کافی، اضطراب از دست دادن شغل، کم شدن تقیدات دینی، از دست دادن حساسیت به رعایت حلال و حرام، دوستان مشوق، خدای ناکرده بیماری، عدم تاب آوری، روابط ناسلالم زناشویی، سرزنشها، تحقیرها و... ده ها مسیله که میتونه موجب فشارهای روحی باشه.

اگه این فشارها قبلا نبوده و یا کم بوده، الان شوهرتون با مواجه شدن با این مشکل به دنبال آرامش لحظه ای و موقت هست و توان مقابله رو نداره و یا بلد نیست که چگونه مقابله کنه و از مهارت حل مسئله استفاده کنه.

با گفتگو، به دنبال عامل بگردید و ضمن حل عامل، تلاش کنید که با احیا غیرت دینی در عدم استفاده از حرام، شوهرتون برای آرام بخشی خودش از موارد دیگه استفاده کنه. داروهای آرام بخش، مدیتیشن، یادگیری مهارت حل مسئله، مشورت با اهل خبره و...

امیدوارم به زودی از شر این مشکل رها بشن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۰۳ ، ۱۹:۲۷
مهدی سیف جمالی

پرسش: دختری هستم که نزدیک یکساله عقد کردم تو این مدت رابطه ای با نامزدم ندارم یعنی خیلی خجالتی و درونگراست و اصلا اهل رفت و آمد نیست شاید تا حالا ماهی یکبار همدیگرو میبینیم. خیلی کم میاد خونه ما و منم یکی دو بار بیشتر نبرده خونشون. دیگه دارم ازش زده میشم و میخوام ازش جدا بشم. میترسم بعد از ازدواج هم همینطوری بمونه و من منزوی تر بشم و این اصلا با روحیات من سازگار نیست. به نظرتون تصمیم درستی گرفتم؟

پاسخ: با سلام، از اونجایی که توصیف کاملی نداشتید میشه در مورد فرمایشاتتان به چند نکته مهم اشاره کرد و تفکیک بین حالات قابل توجه هست.

اول اینکه فردی که به اصطلاح خجالتی و کم رفت و آمد هست ممکنه در عرف مردم عادی باشه ولی انتظارات شما رو در پر جنب و جوش بودن برآورده کنه.

دوم اینکه ممکنه کم رفت و آمدی اونقدر قابل توجه باشه که خارج از عرف و معمول باشه در حدی که نشانه های اختلال اسکیزویید (واهمه از حضور در اجتماع) و یا اختلال اجتنابی (ترس از انتقاد مانع حضور در اجتماع میشه) وجود داره. در این حالت توصیه میشه که قبل از ازدواج، مراحل درمانی طی بشه.

سوم اینکه درونگرایی مانع از حضور زیاد در اجتماع میشه. این یک صفت شخصیتی است و با راهنمایی و دستورالعملهایی قابل کنترل و اصلاح است. اما اگه شما بسیار برونگرا هستین، درونگرایی نامزدتتان ممکنه در آینده قدر ی براتون ناراحت کننده باشه. اما با تعادل میشه به نفاط مثبتی رسید.

چهارم اینکه شاید نوع کم رفت و آمدی براساس سنت و باورهای قومیتی باشه. لذا مناسبه که با موارد مشابه اطرافیان و توضیح از خود ایشان، کنکاش کنید.

بنابر این قبل از هرگونه تصمیم، خوبه که هم وضعیت برونگرایی خودتون و میزان رفتارهای انزواطلبی نامزدتون یررسی و تعریف بشه. از تصمیم گیری عجولانه قبل از بررسی کامل، لطفا خودداری کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۳ ، ۲۳:۳۸
مهدی سیف جمالی

پرسش: سلام من واقعا نمیتونم به یه دختری که به دلم ننشسته نه بگم، میترسم تو رودربایستی گیر کنم، ویا گرفتار عذاب وجدان به خاطر ناراحت شدن یه نفر بشم. به خاطر همین ترجیح میدم تا خودم یکی را که دیدمو خوشم اومد بهش پیشنهاد بدم ولی اینجا هم یه مشکل هست اونم اینه که احتمال اینکه من یکیو ببینمو خوشم بیاد کمه، چون بنده بدلایلی بدنبال خانمی با ظاهری عالی و سطح تحصیلات بالا(پزشک) هستم. من الان یک سال قصد ازدواج دارم ولی فقط یک مورد به پستم خورد که اونم نشد. واقعا نمیدونم چی کار کنم؟

پاسخ: با سلام، پیشنهاد میکنم که قدری از پرسش خودت فاصله بگیری و تصور کن که خودت قراره که پاسخ بدی. به نظرت چه پاسخی میدادی؟

اجازه بده که کمی کمک کنم. به این جمله خودت توجه کن: «نمیتونم به یه دختری که به دلم ننشسته نه بگم». نداشتن مهارت جرأت ورزی و عدم توانایی در «نه گفتن»، یک مسئله اساسی است و برای کسی که آرزوهای بزرگ و اهداف بلندمرتبه رو در ذهن داره، مانعی جدی به حساب میاد. ممکنه بسیاری از فرصت ها رو از دست بده و افراد مناسبی رو طرد کنه.

یا به این جمله خودت خوب توجه کن: «بدنبال خانمی با ظاهری عالی و سطح تحصیلات بالا (پزشک) هستم». به نظرت چقدر احتمال وجود داره که چنین دختری جلو راهت قرار بگیره که تو رو از هر جهت بپسنده و بدون توقعاتی خاص، مانند توقعات و انتظارات خودت، جواب بله بهت بگه. فکر نمیکنی که دارای معیارهای سخت گیرانه و بلندپروازانه هستی؟ آیا نیاز نیست که در معیارها و شرایط خودت، قدری تجدید نظر کنی؟ مسلما با تسهیل و دور شدن از نگرش «بی نقص انگاری» راحت تر میتونی بین افراد مناسب، مورد دلخواه خودت رو انتخاب کنی. موفق باشی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۰۳ ، ۲۳:۲۷
مهدی سیف جمالی

پرسشچند سالی است که بین من و شوهرم اختلاف پیش اومده و با اینکه پیش هم هستیم و دوستش دارم ولی پیش هم نمیخوابیم و رابطه جنسی نداریم. گاهی که یاد اوائل زندگیمون می افتم احساس نیاز جنسی پیدا میکنم. البته میدونم که خودارضایی درست نیست و در دین، حرام شده ولی با توجه به شرایط من آیا میتونم نیاز جنسی خودم را با خودارضائی بر طرف کنم؟

پاسخموضوعی که فرمودید دارای وجوهی است که سعی میکنم به اختصار به عرض برسانم. مسئله تأمین نیاز جنسی بر اساس آنچه که فرمودید را می بایست در بستر و نگاه خاصی بررسی کرد. 

الف:
1- از نگاه اسلام، حیات انسان می بایست در مسیر رشد و بالندگی طی شود و اسلام تمام دستورات را بر اساس روند رشد انسان دانسته است.
2- در نگاه اسلام، تأمین نیاز جنسی از حقوق ذاتی و اولیه هر انسانی است و به همه اجازه داده شده که از طریق معقول به تأمین آن اقدام کنند.
حال با توجه به دو نکته بالا، تأمین نیاز جنسی چگونه و به چه طریق باید در مسیر رشد و بالندگی قرار می گیرد؟
اسلام برای فعالیت جنسی دو هدف را معقول می داند:

1- جهت کسب لذت از جنس مخالف بر اساس چارچوبی معین و با حفظ منزلت و جایگاه زن (ازدواج).

2- فرزندآوری و ازدیاد نسل. لذا فعالیت جنسی خارج از این دو هدف را در مسیر رشد انسان نمیداند و صرفا فعالیتی همتراز غرایز حیوانی انسان تلقی می کند.

ب:
از سوی دیگر اسلام به انسان اجازه نمیدهد که برای تأمین نیازهای اولیه خود از هر راهی اقدام کند و بر این اساس دزدی برای تأمین مایحتاج، ظلم و زورگویی برای رسیدن به منافع خود، اغواءگری برای کتمان حقیقت و... را مشروع نمیداند و در صورت عدم وجود راه تأمین نیاز، در وهله اول به تلاش برای ایجاد شرایط لازم و طبیعی مسئله و در صورت عدم تحقق شرایط به تاب آوری و خویشتنداری سفارش می کند. با توجه به نکات الف و ب، چنانچه تأمین نیاز جنسی از طریق رابطه جنسی مشروع با همسر میسّر نباشد، اسلام به خویشتنداری توصیه می کند و معتقد است که خویشتنداری موجب رشد و بالندگی خواهد بود و رفع نیاز جنسی (صرفا جنسی نه عاطفی) از راه های دیگر همانند خودارضایی، همجنس بازی و رابطه فرازناشویی را موجب سقوط انسان به وادی غریزه و کنش حیوانی می داند.
این موضوع در پژوهش های مختلفی مورد بحث و سنجش گرفته است. نتایج حاصله بیانگر این است که بین خویشتنداری جنسی و معنویت رابطه معناداری وجود دارد یعنی افرادی که خویشتندار هستند در امور معنوی پایدارتر و در امور زندگی بالنده تر عمل میکنند، این یعنی رشد. از سوی دیگر و همانطور که گفتید، عمل خودارضائی در احکام دینی ممنوع و حرام دانسته شده است و براساس تکالیف و وظایف دینی، شایسته است که احکام دینی مراعات گردد. پیشنهاد میکنم با مراجعه به مشاوران خانواده، نسبت به اصلاح و رفع کدورت بین خود و همسرتان اقدام فرمایید تا زندگی زناشویی تان از آسیب رها یافته و مشکلات به وجود آمده حل گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۴۶
مهدی سیف جمالی

پرسشمن با شوهرم کمی حرفم شد و بهش بر خورد. اول خندید بعد جدی شد بلند شد منو هل داد و شروع کرد به زدن جلوی بچه ها. هر چی من و بچه ها بهش میگفتیم ولی ول کن نبود. بعد که دید گردنم زخمی شده و دهنم خون میاد ول کرد. بعد که خواستم زنگ بزنم به بابام و برادرم، اومد نشست پیشم و گفت که نمیذارم زنگ بزنی، بچه بازی در نیار. گفتم باید همه چی دیگه روشن شه گفت برو زنگ بزن بیان ببرنت ولی الان نه، آرام بشو برو. بعد از اون موقع فقط میزنه به مسخره بازی برای خندوندن من که ماست مالی بشه همه چی.
حالا من باید چی کار بکنم؟

پاسخسلام. از این اتفاق بسیار متأسفم. تعامل و راه کارهای صمیمیت بخشی و به اصطلاح مراحل زوج درمانی که در مشاوره بکار میره تا زمانی میتونه تاثیر بذاره که پای اعتیاد، خیانت و برخورد فیزیکی در میون نباشه. کتک کاری و وارد کردن آسیب بدنی خط قرمز به حساب میاد. و باید به صورت جدی با این موضوع برخورد کرد. و اگه مرتبا تکرار میشه، اصلا قابل اغماض نیست.
در اینگونه موارد لازمه که برای جلب حمایت و ایجاد پشتیبان برای حل این نوع برخوردها، حتما خانواده ات رو در جریان بگذار. داشتن حامی در اینگونه مواقع ضروری است. برخورد فیزیکی از سوی هر فردی، یا بر اثر مصرف الکل یا مواد مخدر و یا میتونه نشونه یک اختلال روحی باشه که نیاز به درمان هست. از حرفهای تهدیدآمیز شوهرت نترس. کسی که تهدید میکنه، نشونه ترسش هست.
البته باید توجه کنید که غرض اصلی برای مداخله خانواده باید بر اساس مسیر اصلاح باشه نه اینکه زندگیتون رو از هم بپاشند. اگه پدرت میخاد مداخله کنه باید برای اصلاح باشه نه انتقام گیری و دعوایی تازه. لذا بنا رو بذارید برای اصلاح و ایجاد تفاهم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۰۳ ، ۲۲:۱۵
مهدی سیف جمالی